به گزارش یزدفردا: مسعود تقیآبادی: در روزهای پرفراز و نشیب کنونی و فشارهای روانی ناشی از شرایط جنگی و پخش اخبار تکاندهنده مبنی بر مرگو میر هموطنان و کودکان و زنان در رسانه و در بین مردم، حفظ سلامت روان و ایجاد تعادل در زندگی روزمره اهمیت ویژهای پیدا میکند. در این میان، کتابدرمانی میتواند ابزاری قدرتمند و در دسترس برای مواجهه با این چالشها باشد. خواندن کتابها نه تنها راهی برای فرار موقت از واقعیتهای دشوار است، بلکه به ما کمک میکند تا با افکار و احساسات خودمان آشنا شویم، همدلی بیشتری با دیگران پیدا کنیم و راههای جدیدی برای مقابله با استرس و اضطراب بیابیم. به همین دلیل، در ادامه ترکیبی جامع از دو مقاله مرتبط با «کتابدرمانی» که هر دو در مجله معتبر Psychology Today منتشر شدهاند، ارائه میشود. این ترکیب، ابعاد گوناگون این شیوه درمانی مؤثر را روشنتر خواهد ساخت و پتانسیلهای آن را برای بهبود کیفیت زندگی روزمره آشکار میسازد.
کتابدرمانی؛ پلی به سوی سلامت روان از طریق ادبیات
کتابدرمانی (Bibliotherapy) یک رویکرد درمانی منحصربهفرد است که با بهرهگیری از قدرت کتابها و سایر اشکال ادبیات، به بهبود سلامت روان افراد کمک میکند. این شیوه، با سابقه طولانی در تاریخ و فرهنگ بشر، نه تنها به افراد کمک میکند تا دیدگاههای جدیدی به دست آورند، بلکه راهی برای مواجهه با گذشتههای دشوار، کنار آمدن با علائم ناراحتکننده و در نهایت، تجربه احساساتی چون امید، رضایت و همدلی را فراهم میآورد. در یک سطح عمیقتر، خواندن میتواند به تقویت عزت نفس، افزایش خودآگاهی و توسعه حس خودکارآمدی نیز کمک شایانی کند.
ریشههای باستانی داستانگویی و تأثیرات ماندگار آن بر ذهن انسان
قصهگویی، به عنوان یک عنصر بنیادین در تجربه بشری، قدمتی دیرینه دارد که به بیش از ۴۰ هزار سال پیش بازمیگردد. از اولین شواهد نقاشیهای غار ماقبل تاریخ که روایتهایی را به تصویر میکشند تا سنتهای شفاهی و نوشتههای امروزی، داستانها همواره جزء لاینفک زندگی انسان بودهاند. از لحاظ تاریخی، داستانها به عنوان وسیلهای قدرتمند برای انتقال دانش، ارزشهای اخلاقی، سنتهای دینی و تاریخچههای خانوادگی عمل کردهاند. آنها به ما کمک میکنند تا خودمان را در بستر میراث فرهنگی و تاریخی درک کنیم و به هویت جمعی و فردی خود معنا ببخشیم. این ارتباط عمیق و کهن با داستانها، پایه و اساس تأثیر شگرف کتابدرمانی بر ذهن و روان انسان را تشکیل میدهد. مطالعهای در سال ۲۰۲۱ نشان داد که خواندن داستان، توانایی فرد در تشخیص و پردازش احساسات را افزایش میدهد و ظرفیت همدلی را تقویت میکند. این یافته تأکیدی است بر این نکته که چگونه روایتها میتوانند ابعاد عاطفی و شناختی ما را غنیتر سازند.
نقش داستان در فرآیند درمانی؛ کشف خود و دیگران
در ذات خود، فرآیند درمان را میتوان نوعی قصهگویی دانست. مراجع روایت تروما، درد، از دست دادن یا ترس خود را به اشتراک میگذارد و آشکار میکند، فضایی برای همدلی ایجاد میشود و فصلهای جدیدی در نهایت نوشته میشوند. در کتابدرمانی نیز، ما میتوانیم خودمان و دیگران را در زندگیمان از طریق همذاتپنداری با شخصیتهای یک داستان کشف کنیم. همانطور که شخصیت اصلی درگیری داستان را به سمت راهحل پیش میبرد، ما نیز خود را در یک سفر عاطفی مییابیم و مسیر زندگی خودمان را مرور میکنیم. مطالعهای دیگر نشان داده است که خواندن داستان ذهن ما را باز میکند تا ویژگیهای شخصیتی خود را به شیوهای انعطافپذیرتر ببینیم و به خودمان فضای رشد و تکامل بدهیم. این امر یادآور میشود که در هر چالشی که با آن روبرو هستیم، تنها نیستیم.
رویکردهای کتابدرمانی: از رشد شخصی تا درمان بالینی
اگرچه مرز بین آنها همیشه واضح نیست، اما دو شاخه اصلی برای کتابدرمانی تعریف شده است که هر کدام کاربردها و اهداف خاص خود را دارند:
- کتابدرمانی رشدی (Developmental Bibliotherapy): این نوع کتابدرمانی بیشتر در محیطهای اجتماعی، آموزشی و عمومی کاربرد دارد. هدف اصلی آن کمک به کودکان و بزرگسالان برای مقابله با چالشهای رایج زندگی مانند قلدری، مسائل مربوط به هویت، چالشهای بلوغ، تغییرات زندگی، یا بهبود مهارتهای ارتباطی و اجتماعی است. این رویکرد بیشتر بر پیشگیری و تقویت تابآوری تمرکز دارد.
- کتابدرمانی بالینی یا درمانی (Clinical or Therapeutic Bibliotherapy): این شاخه در بستر درمان حرفهای و با راهنمایی یک درمانگر آموزشدیده به کار میرود. هدف آن درمان اختلالات تشخیص داده شده روانی یا کاهش اثرات منفی اختلالات روانی یا جسمی است. این رویکرد معمولاً در کنار سایر روشهای رواندرمانی استفاده میشود و برای شرایط پیچیدهتر طراحی شده است.
موارد کاربرد و مزایای کتابدرمانی؛ راهی برای التیام و رشد
کتابدرمانی میتواند برای طیف وسیعی از مسائل روانی و عاطفی مورد استفاده قرار گیرد. این مسائل شامل اضطراب، افسردگی، سایر اختلالات خلقی، تروما، اختلالات خوردن، اعتیاد، سوگ، طلاق، و چالشهای روابط بین فردی میشوند. این شیوه میتواند به صورت فردی (خودیاری با راهنمایی) یا گروهی (مانند باشگاههای کتاب با محوریت درمان) انجام شود. یکی از مزایای بزرگ کتابدرمانی، کمهزینه و کاربردی بودن آن است که آن را برای افرادی با زمان و بودجه محدود یا نگرانیهای روانی خفیف تا متوسط، بسیار مفید میسازد. با این حال، در جلسات درمانی با یک متخصص، به ندرت به عنوان تنها روش درمان استفاده میشود و معمولاً در کنار رویکردهای دیگری مانند درمان شناختی-رفتاری (CBT)، روانپویشی، یا درمانهای مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) قرار میگیرد. این ترکیب به افزایش اثربخشی کلی درمان کمک میکند.
فرآیند کتابدرمانی، از انتخاب متن تا بینش عمیق
فرآیند کتابدرمانی معمولاً با توصیه یک یا چند کتاب توسط درمانگر آغاز میشود. انتخاب کتاب بر اساس رویکرد درمانی درمانگر، نیازهای خاص و چالشهای فردی بیمار صورت میگیرد. برای مثال، یک درمانگر CBT ممکن است یک کتاب کار خودیاری را توصیه کند که تمرینات عملی برای تغییر الگوهای فکری ارائه میدهد، در حالی که یک درمانگر متخصص تروما ممکن است رمانی را پیشنهاد دهد که به بیمار کمک کند با تجربیات مشابه شخصیت داستان همذاتپنداری کرده و از آنها درس بگیرد. بیمار کتاب را در زمان و فضای شخصی خود مطالعه میکند. سپس، در جلسات بعدی درمان، محتوای کتاب به عنوان نقطه آغازی برای بحث و کاوش عمیقتر به کار میرود. این بحثها میتوانند شامل بررسی مکانیسمهای مقابلهای شخصیتها، تاریخچه شخصی بیمار در ارتباط با مضامین کتاب، یا سایر عوامل مرتبط با تجربه درمانی باشند. این رویکرد نه تنها به بیمار کمک میکند تا احساسات و تجربیات خود را در قالب یک چارچوب ادبی درک کند، بلکه به افزایش مشارکت و تعهد او به فرآیند درمانی نیز کمک شایانی میکند.
مراحل چهارگانه تأثیرگذاری کتابدرمانی: مسیر شفای درونی
نظریه تأثیر مثبت خواندن بر روح و روان، پدیدهای جدید نیست و تحقیقات قرن بیستم، فواید کلی خواندن و به طور خاص کتابدرمانی را تأیید کردهاند. این پژوهشها نشان میدهند که خواندن کتابها، به ویژه آنهایی که دیدگاهی جدید ارائه میدهند یا خواننده را از منطقه راحتی خود خارج میکنند، میتواند همدلی، تحمل دیگران و مهارتهای بین فردی را افزایش دهد. در یک محیط درمانی، کتابدرمانی از طریق چهار مرحله کلیدی مؤثر واقع میشود:
- همذاتپنداری (Identification): این مرحله زمانی رخ میدهد که خواننده با یک شخصیت در متن ارتباط برقرار کرده و با مشکلات، احساسات و اهداف او همذاتپنداری میکند. این همذاتپنداری میتواند احساس تنهایی را کاهش داده و حس ارتباط را تقویت کند.
- کاتارسیس یا روانپالایی (Catharsis): در این مرحله، خواننده از یک موقعیت امن و فاصله گرفته، احساسات، مبارزات و امیدهای شخصیت را تجربه میکند. این تجربه عاطفی میتواند منجر به رهاسازی و پاکسازی هیجانی شود.
- بینش (Insight): خواننده شباهتهایی بین شخصیتها یا موقعیتهای داستان و شرایط زندگی خود مییابد. این کشف منجر به درک عمیقتر از خود و مشکلاتش شده و او را به فکر کردن در مورد راههای به کارگیری ایدههای موجود در متن در زندگی واقعی خود ترغیب میکند.
- جهانشمولسازی (Universalization): در این مرحله نهایی، خواننده درمییابد که در مشکلاتش تنها نیست و بسیاری از انسانها چالشهای مشابهی را تجربه کردهاند. این درک به او اطمینان میدهد که راههایی برای غلبه بر این چالشها وجود دارد و او نیز میتواند بهبودی و رشد را تجربه کند.
شواهد علمی بر تأثیر کتابدرمانی بر سلامت روان
تحقیقات علمی متعدد، توانایی کتابها در کمک به بهبود سلامت روان را از زوایای مختلف تأیید کردهاند:
- کاهش افسردگی در بزرگسالان: مطالعات نشان دادهاند که برنامههای کتابدرمانی میتوانند به طور مؤثری به کاهش علائم افسردگی در بزرگسالان کمک کنند.
- کاهش تأثیرات اختلالات خوردن: انتخاب کتابهای خودیاری مناسب میتواند در مدیریت و کاهش اثرات منفی اختلالات خوردن مفید باشد.
- کمک به کودکان و نوجوانان: کتابدرمانی میتواند به کودکان در غلبه بر تأثیرات اضطراب، افسردگی و پرخاشگری کمک کرده و رفتارهای اجتماعی مثبت را در آنها تشویق کند.
- کاهش استرس: حتی در محیطهای آموزشی، برنامههای کتابدرمانی به کاهش استرس در دانشجویان کمک کرده و توانایی آنها را در مقابله با فشارهای آکادمیک و زندگی افزایش داده است.
تأثیرات شناختی و عصبی کتابدرمانی: فراتر از سطح آگاهی
فراتر از جنبههای عاطفی و رفتاری، کتابدرمانی تأثیرات عمیقی بر عملکرد شناختی و حتی ساختار مغز دارد. خوانندگانی که به طور منظم از داستان لذت میبرند، اغلب یک «نظریه ذهن» قوی(Theory of Mind) را توسعه میدهند؛ این به معنای توانایی ذهنیسازی افکار، احساسات و باورهای منحصر به فرد دیگران است. این توانایی نه تنها به بهبود روابط بین فردی کمک میکند، بلکه آگاهی فرد از افکار و احساسات خود را نیز افزایش میدهد. همچنین، تحقیقات نشان دادهاند که خواندن باعث بهبود اتصال عصبی در مغز میشود، به ویژه در کورتکس تمپورال چپ، ناحیهای که با پذیرش زبان مرتبط است، و همچنین در مرکز حسحرکتی اولیه. این پدیده منجر به چیزی میشود که به عنوان «شناخت تجسمیافته یا تنانه» (embodied cognition) شناخته میشود. در این حالت، ذهن به گونهای عمل میکند که گویی کاری را انجام میدهد که در واقع انجام نمیدهد و تجربههای جدیدی را برای مغز فراهم میکند تا از آنها یاد بگیرد. این یعنی مغز نه تنها کلمات را پردازش میکند، بلکه تجربیات و احساسات مربوط به آنها را نیز شبیهسازی میکند، که به یادگیری عمیقتر و پایدارتر منجر میشود.
انتخاب یک کتابدرمانگر مناسب: راهنمایی برای جستجو
از آنجا که بسیاری از درمانگران از کتابدرمانی در کنار سایر روشها استفاده میکنند، انتخاب یک متخصص مناسب اهمیت زیادی دارد. هنگام جستجو برای یک کتابدرمانگر، مهم است که درباره روش اصلی آنها (مانند CBT، روانپویشی و غیره) و نحوه گنجاندن کتابدرمانی در برنامه درمانیشان اطلاعات کسب کنید. برخی سازمانهای حرفهای، مانند فدراسیون بینالمللی کتاب/شعر درمانی، گواهینامههایی برای پزشکان متخصص در این حوزه ارائه میدهند که میتواند راهنمای خوبی باشد. مهمتر از همه، بیماران باید با پزشکی کار کنند که با او احساس راحتی و اعتماد میکنند. پرسیدن سؤالاتی مانند: «چگونه به نگرانیهای خاص من کمک میکنید؟»، «آیا قبلاً با این نوع مشکل سروکار داشتهاید؟»، «فرآیند درمانی شما چگونه است و چه انتظاراتی باید داشته باشم؟» و «جدول زمانی معمول درمان شما چقدر است؟» میتواند در انتخاب مناسبترین درمانگر یاریرسان باشد.
در نهایت، کتابدرمانی نه تنها به عنوان یک روش درمانی، بلکه به عنوان یک سبک زندگی، فضایی امن و پیوسته برای دگرگونی و رشد فراهم میکند. این فرآیند شبیه به یک باشگاه کتاب دنج است که در آن داستان زندگی شما نقش اصلی را ایفا میکند و از طریق آن میتوانید به بینشهای عمیقتری دست یابید. چه با یک درمانگر دارای مجوز، یک گروه از دوستان، یا به تنهایی مطالعه کنید، همیشه خواندن را با در نظر گرفتن سلامت روان خود و پتانسیل شفابخشی آن در نظر بگیرید.
- نویسنده : یزدفردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
یکشنبه 22,ژوئن,2025